موضوع و خرید کتاب غار پیشینیان درباره عرفان تبتی لوبسانگ رامپا
رامپا در یکی از اردوگاههای این شهر اسیر و زندانی بوده است. پس از انفجار می گریزد و از راه کره به مسکو می رود. در آنجا دوباره گرفتار و محبوس میگردد بعد از رهایی از زندان سراسر اروپا را در می نوردد و سپس به قصد رسیدن به آن سوی دنیا به عنوان مکانیسین در یک کشتی استخدام می شود و قهرمان حوادث و رخدادهای سخت شگفت انگیز میگردد. زندگی ،او که به روش سنت ،تبتیان در چهارمین بهار عمرش با آئین ویژه ای پیشگوئی میشود پر ماجرا دردآور، و تجربه آموز است. وی حاصل پدری اشرافی و زاده مادری اشراف زاده است. پدرش از برجستگان بلندپایه ، متنفذ تبت است و همچون مادرش در کار سیاست و نفوذ کشور خود ذیمدخل و صاحب نفوذ. معذالک اینان، هر دو، سختگیرند و لوبسانگ خردسان را در هفت سالگی به دیر می فرستند تا یا قبای راهبی پوشد و یا هرگز پای به خانه نگذارد.از نویسنده حاضر کتاب داستان رامپا نیز وجود دارد
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.